1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

’کوکب خانم‘ کتابهای درسی ایران

مریم انصاری۱۳۸۶ اسفند ۵, یکشنبه

کارشناسان بارها گفته‌اند که زن ستیزی آشکاری در کتابهای درسی مدارس در ایران به چشم می‌خورد. مسئولان آموزشی، به این وضع رضایت نداده و اینک به طرح ها ی تازه تری برای تقویت روحیه مردسالارانه در نظام آموزشی ایران می‌اندیشند.

https://p.dw.com/p/DCaw
عکس: picture-alliance / Keystone

علیرضا علی‌احمدی، که به تازگی به مقام وزیر آموزش و پروش رسید، اخیرا در مقام سرپرست وزارتخانه‌ی امروزین خود در نشستی با عنوان "زن و سلامت معنوی" اعلام کرد که کل سیستم آموزشی باید بر تفاوت میان دختران و پسران بنا شود. او گفت که «مدارس و واحدهای آموزشی دختران و پسران مقتضیات خاص خود را می‌طلبد و نوع تعامل اولیا و مربیان در مدارس دخترانه و پسرانه متفاوت است و حتی مقاطع تحصیلی دختران و پسران باید متفاوت باشد.»

به گفته علیرضا علی‌احمدی این ایده در دستور کارشناسان و محققان قرار داده شده تا بدنبال راه های پیاده کردن آن باشند.

تبعیض جنسیتی در کتابهای درسی

این نگاه که می‌خواهد روش و عقاید خود را در تفکیک جنسیتی در زمینه آموزش عمومی و سیستم آموزشی به کرسی بنشاند، در کتابهای درسی خود را بشکل تبعیض جنسیتی نشان می‌دهد. دکتر فاطمه قاسم زاده، روانشناس، که مطالعه طولانی‌ای روی کتابهای درسی ایران کرده است، می‌گوید:

«چهره ای که از زن در خانواده نشان داده می‌شود، همیشه زنی است بیشتر وقتش در آشپزخانه است، دارد کارهای خانه را انجام میدهد و دخترش هم در کنارش دارد کمک می‌کند. پدر خانواده مردی است که بیرون کار می‌کند، در خانه هم همیشه کارهای دست بالا را انجام می‌دهد و همیشه هم پسرش در کنارش به آن کارها کمک می‌کند. یعنی تصویری که داده میشود این است که مادر و دختر در کنار هم، پدر و پسر در کنار هم‌اند، و با یک حالتی که وقتی آدم عمیق می‌شود، برتری پدر و پسر را نسبت به مادر و دختر می‌بیند.»

آیا فقط بابا نان می‌دهد؟

آیا تصاویر و جملات به ظاهر ساده ای که از همان ابتدا به کودک می‌گوید «بابا نان داد»، با واقعیت جامعه ایران و زن ایرانی انطباق دارد؟ فهیمه خضرحیدری روزنامه نگار در مسایل کودکان و زنان می‌گوید:

«سطح مشارکت زنان در ایران بسیار بالاتر از این هست که بخواهند مثل کوکب خانم کتابهای درسی نیمرو درست کنند یا ماست درست کنند. این واقعیت اجتماعی در کتابهای درسی ما نادیده گرفته می‌شود.»

و فاطمه قاسم زاده اضافه می‌کند:

«در کتابهای درسی ما حتی یک نمونه زن شاغل هم پیدا نمی‌شود.»

در گذشته، تصویر زن در کتابهای درسی ایران ایده‌آل نبود، اما به مراتب بهتر از وضعیت کنونی بود. عکس بالا از کتاب فارسی دوم دبستان در سال ۱۳۳۹ برگرفته شده است. کلاس مختلط است و آموزگار یک خانم است.
در گذشته، تصویر زن در کتابهای درسی ایران ایده‌آل نبود، اما به مراتب بهتر از وضعیت کنونی بود. عکس بالا از کتاب فارسی دوم دبستان در سال ۱۳۳۹ برگرفته شده است. کلاس مختلط است و آموزگار یک خانم است.

حضور کمرنگ زن

فهمیه خضرحیدری توجه ما را به نکته مهم دیگری جلب می‌کند: تعداد تصاویر زن و مرد در کتابهای درسی. او به یک نمونه اشاره می‌کند: در کتاب کلاس پنجم دبستان از ۲۲ تصویر که در آن انسان حضور دارد، در ۲۰ تصویر تنها مرد را می‌توان دید و تنها دو تصویر متعلق به زن است. در یکی از تصویرها در قالب عروسک تئاتر و در دومی پیرزنی که پسرک یتیمی او را همراهی میکند!

روانشناسی ضد زن حاکم بر کتابهای درسی دبستان و دبیرستان ایران تنها به تصاویر ختم نمی‌شود. فقط در نقاشی های کتاب نیست که زن یا اصلا وجود ندارد، یا در نقشی وابسته به مرد و فرودست ظاهر می‌شود. در اغلب متون قهرمان داستانها مرد هستند. مردها باهوش‌اند، شجاع‌اند، تصمیم گیرنده‌اند. زنها نیاز به حمایت دارند، احساساتی اند، جسارت ندارند و نباید هم داشته باشند، نمونه زن خوب، زنی است که فداکار باشد و در برابر هر چه او روا داشته می‌شود، صبور و مطیع باشد. زن خوب یعنی مادر خوب، خانه دار خوب!

تبعیض در همه‌ عرصه‌ها

فهیمه خضر حیدری مثال های ساده ای می‌زند:

«کاپیتان کشتی همیشه مرد است، کارگر کارخانه، بنا، جوشکار هم همینطور. حتی نمی‌خواهم بگویم در سمت های بالا. ولی یکسری از مشاغل هم طبقه بندی جنسیتی شده اند. هیچ وقت یک سیاستمدار زن در کتابهای درسی ما جایی، تصویری و حضوری ندارد. یک فعال زن، یک نویسنده زن در کتابهای درسی مان نمی‌بینیم. و خصوصیاتی به زنان نسبت داده می‌‌شود که چه بسا در مردها هم وجود داشته باشد، می‌بینید که مثلا ترس به زنها نسبت داده می‌شود.»

تبیعض در آموزش تنها در نوشته، تصویر یا گفتار نیست. در همه عرصه‌هاست. دکتر فاطمه قاسم زاده به نمونه ورزش اشاره می‌کند:

«وزرش رسما برای دخترها منع نشده. ولی به گفته خود مقامات مسئول امکانات ورزشی که برای دخترها در نظر گرفته اند بسیار اندک و محدود است. و این نیست جز یک نگرش مردانه که دختران را از امکانات ورزشی محروم می‌کنند، درحالیکه چقدر برای سلامت فرد، فرقی نمیکند دختر یا پسر، ورزش ضرورت دارد.»

دیگر ابعاد ضدیت با زن

نگاه ضدزن در کتابهای درسی ایران فقط زنها را تحقیر نکرده. در این نگاه مفاهیم بنیادی مانند صلح، دوستی، شادی، دیدن تفاوتها و احترام به آنها، احترام به حقوق دیگران و احساس ارزشمندی انسان نیز جای شایسته ای ندارند. دکتر فاطمه قاسم زاده می‌گوید:

"به این مفاهیم اگر هم گاهی اشاره شده باشد، این اشاره بسیار ناچیز است. در حالیکه چقدر تاکید بر صلح در جهان امروزی ارزش دارد که ما از اول بچه ها را با این مفاهیم آشنا کنیم و این روحیه صلح طلبی را در آنها ایجاد کنیم تا در آینده بتوانیم زندگی بهتری هم برای خودمان و هم برای سایر افراد داشته باشیم."

گسترش جدایی جنسیتی

محتوای آموزش در ایران مردسالار است. ولی تفکری که در همه جا به تفکیک جنسیتی می‌اندیشد، به این محتوا راضی نیست. جدایی زن و مرد در اتوبوس و مترو، مسئولان را به فکر جدایی آنها در دانشگاه، بیمارستان، سینما، و حتی راه پله ها و آسانسور هم کشیده. تفکیک جنسیتی در این نگاه باید شامل حال سیستم آموزش هم بشود.

سخنان سرپرست آموزش و پرورش در این باره به نظر خیلی ها شاید فقط یک حرف است و نمی‌شود آنرا جدی گرفت، اما طرح های دیگری هم که حالا دارد بی‌سروصدا اجرا می‌شود، مثل سهمیه بندی جنسیتی در دانشگاه ها نیز در ابتدا به نظر فقط حرف می‌آمد. فهمیه خضرحیدری توجه می‌دهد که این ایده حداقل در مواردی از طرف مسئولان بطور جدی پیگیری می‌شود. او می‌گوید:

«آقایان در یکی دوسال اخیر بشدت به این فکر افتاده اند که در کتابهای درسی به لحاظ محتوایی باید یک تغییر اساسی انجام شود.»

استدلال مسئولان آموزشی این است که «حوزه کارکرد و آموزش دختر و پسر در جامعه یکی نیست. » اینکه آیا اولی محصول دومی است یا خیر، موضوع مورد علاقه این مسئولان نیست. برای آنها معیارهای دیگری تعیین کننده است. مثلا برای علیرضا علی‌احمدی سرپرست دیروزین و وزیر امروزین آموزش و پرورش این استدلال کافی است که «دختر در نه سالگی تکلیف می‌شود و پسر در ۱۵ سالگی»!

دکتر فاطمه قاسم زاده روانشناس و پژوهشگر کتابهای درسی می‌گوید که مطالب درسی دبستان و دبیرستانهای ایران همین امروز هم در برخی زمینه ها عقب مانده است و به نیازهای روز امروز آنها توجهی ندارد، چه برسد به آنکه تفکیک جنسیتی هم در محتوای آنها دخالت داده شود. در صورت چنین تفکیکی کیفیت آموزش عمومی بازهم پایین تر میاید و این دیگر محدود به دختران نمی‌شود بلکه شامل حال پسرها هم خواهد شد. او تاکید می‌کند:

«واقعیت این هست که از نظر محتوای آموزش و پرورش تفاوتی بین دختران و وجود ندارد. خصوص در دوره متوسطه که اصلا یک آموزش عمومی هست، یعنی شامل آموزشهایی است که برای هرفردی، چه دختر، چه پسر ضرورت دارد. »

تفاوت توجیه‌گر تبعیض نیست

پژوهشگران منکر تفاوتها میان افراد نیستند. ولی تفاوت‌ها نبایستی تبعیضی را باعث شوند. هر فرد خود بایستی تصمیم گیرد که علایقاش چیست، یعنی خود بایستی تفاوت‌گذاری کند، نه اینکه موضوع یک تفاوت‌گذاری مقررشده قرار گیرد. وظیفه‌ی جامعه این است که امکان بروز و پرورش علایق مختلف را فراهم کند.

آموزش یک حق اساسی انسانی است و نمی‌توان دختر یا پسر، هیچکدام را از فراگیری یک رشته آموزشهای طبیعی محروم کرد. یکی از مهمترین مواد پیمان نامه های بین المللی در زمینه حقوق کودکان و نوجوانان، حق آموزش است. چه اجباری بودن، چه رایگان بودن این آموزش و چه کیفیت و هدف آن برای پسر و دختر یکسان است و هیچ تفاوتی میان ایندو قائل نشده. چرا؟ دکتر فاطمه قاسم زاده پاسخ می‌دهد:

«چون وقتی نگاه یک نگاه تفکیک جنسیتی به آموزش و پرورش باشد، طبیعتا یک بخشی از مطالبی که پسرها باید یاد بگیرند به آنها گفته نمی‌شود‌، و همینطور هم بخشی از موادی که دخترها باید بیاموزند. و این مواد درسی مشترک است. بنابراین یکی از پیامدهای این تفکیک پایین آمدن کیفیت آموزش برای هردو است. این کیفیت دیگر پسر و دختر نمی‌شناسد.»

پیامدهای منفی تفکیک و تبعیض جنسی

پیامد دیگر جدا شدن این دوجنس از یکدیگر در پرورش آنهاست. کودکان و نوجوانان امروز، مادران و پدران آینده هستند و وظیفه مشترک تربیت فرزندان برعهده دارند. جدا کردن این دو نه تنها کمکی به زندگی آینده آنها و نسلی که باید پرورش دهند نمی‌کند، بلکه همیاری و فرهنگ مشترک در تربیت فرزندان را از بین می‌برد.

دکتر فاطمه قاسم زاده به تاثیر زیانبار دیگری اشاره می‌کند:

«اگر قرار باشد که ما با توجه به تغییراتی که در نظام آموزشی میدهیم، این تعادل را برهم زنیم و دختران را از خیلی از مشاغل بعلت نوع تحصیل شان محروم کنیم، همینطور پسران را، اثرات منفی اجتماعی را نیز جدا از اثرات فردی ببار خواهد آورد.»